جدول مطالب
دکترین پراید
تاریخچه
پراید در ابتدا در شرکت ژاپنی مزدا و با سفارش فورد آمریکا طراحی شد. نسل اول این خودرو طی سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۳ تولید شده و در ژاپن با نام مزدا ۱۲۱ و در آمریکای شمالی توسط شرکت فورد با نام فورد فستیوا به فروش رسید.
این خودرو طی سالهای ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۰ در شرکت کیا موتورز کره جنوبی با نام تجاری «کیا پراید» تولید شد و خط تولید آن در سال ۲۰۰۱ به سایپا فروخته شد.
شرکت سایپا با ایجاد زنجیرهای از قطعه سازان فنی در گروه سایپا و حمایت از قطعه سازان بخش خصوصی سعی در بومیسازی تولید خودروی پراید نمود و مدلهای مختلف آن را با نامهای نسیم (پراید هاچبک)، صبا (پراید سدان)، سایپا ۱۳۲، سایپا ۱۳۱، سایپا ۱۱۱، سایپا ۱۴۱ و وانت پراید (سایپا ۱۵۱) در بازار ایران عرضه کرد.
در آبان ماه ۱۳۹۸، شرکت سایپا اعلام کرد روند توقف تولید پراید از بهمن ۹۷ آغاز شده و تا تیرماه ۹۹ این خودرو بهطور کامل از رده خارج میشود. بر همین اساس تولید سایپا ۱۳۲ در دیماه ۹۸، سایپا ۱۱۱ در اردیبهشت ۹۹ و سایپا ۱۳۱ در تیر ۹۹ متوقف خواهد شد.
منبع: ویکیپدیا
موضوع چیست؟
طی سالهای اخیر همه رسانهها و شبکههای مجازی پر بود از انتقاد و طنز و تمسخر پراید. انگار خیلی از سیاستمدارها و افراد معروف برای انجام بخشی از مسئولیت اجتماعی خودشان، موظف به حمله به این خودرو بودند.
اما آیا واقعاً این خودرو تا این حد بد و بیکیفیت است؟
به نظر من نه؛ خیلی هم خودروی خوبی است.
آن زمان که من در زنجیره تأمین این خودرو و در صنعت قطعهسازی مشغول به کار بودم، حدوداً ۷۰۰ تأمین کننده در کشور درگیر تأمین قطعات این خودرو بودند و هر کدام از این ۷۰۰ تأمین کننده هم به دهها تأمین کننده رده پایینتر متصل بوده و همکاری میکردند.
شاغلین مستقیم و غیر مستقیم صنعت خودرو حدوداً یک میلیون نفر برآورد شده است (منبع: سایت دنیای خودرو) اما به نظرم بیش از اینها شاغل غیر مستقیم دارد که به حساب نیامدهاند.
پس از ترک صنعت قطعهسازی در سال ۱۳۸۳، به مدت ۱۵ سال این فرصت را داشتم که به عنوان مشاور، مدرس و ارائه دهنده نرمافزارهای مدیریتی به اکثر مناطق ایران سفر کنم و در بیش از یکصد شرکت فعال در حوزهها و زمینههای مختلف حضور پیدا کنم و از نزدیک با فعالیتهای آنها آشنا شوم.
در اینجا میخواهم نتیجه مشاهدات و مطالعاتم را با شما در میان بگذارم.
صنعت خودروسازی ایران به جرأت پیشروترین، بهروزترین و باکیفیتترین سیستم را در بین حوزههای کاری که مشاهده کردم، داراست و اختلاف سطح قابلتوجهی نسبت به سایر حوزهها دارد به گونهای که اگر به صنعت خودرو امتیاز ۷۰ از ۱۰۰ بدهیم نزدیکترین صنایع به آن از قبیل فولاد، نفت و پتروشیمی امتیازی بیشتر از ۵۰ نخواهند گرفت و در قعر جدول امتیازات، صنایعی هستند که از شنیدن نامشان شگفتزده خواهید شد اما در اینجا موضوع بحث ما نیستند.
به یاد داشته باشیم که این فقط یک مقایسه نسبی است و موارد زیر باید در این مقایسه مورد توجه قرار گیرد:
– یک خودرو از تقریباً ۵۰۰۰ قطعه تشکیل میشود و کسانی که با مسائل فنی آشنا هستند میدانند این یعنی چه!
– سختگیرانهترین استانداردها و بیشترین الزامات سیستمی صنایع، احتمالاً به ترتیب زیر است:
۱- صنایع هوا – فضا
۲- صنایع نظامی
۳- صنایع کشتیسازی
۴- صنعت خودرو
۵- صنعت لوازم خانگی
از محصولات خانواده پراید تا پاییز سال ۱۳۹۸، تعداد ۰۰۰/۶۱۵/۳ دستگاه تولید شده است که بالاترین تیراژ خودروی تولید ایران نیز به حساب میآید (منبع: خبر آنلاین) و قاعدتاً میبایست هر نوع آماری در مورد این خودرو نسبت به تعداد آن سنجیده شود.
از طرفی آیا در سایر صنایعی که در بالا نام برده شد، شواهدی از محصولاتی که تولید صنعتی شدهاند، وجود دارد؟
مثل هواپیما، کشتی، محصولات نظامی؟
بخش اصلی داستان
در دورانی که در صنعت قطعهسازی و در کیلومتر ۱۴ جاده مخصوص کرج مشغول به کار بودم، روزی در راه آمدن به تهران سوار تاکسی شدم که از بد حادثه بسیار نامرتب بود؛ هم ماشین و هم خود راننده.
تاکسی مورد بحث یک پیکان بود که روکش یا همان رودری نداشت، راننده لباس بسیار نامرتب و چروکی بر تن داشت و مشخص بود که موهایش را شانه نکرده از خانه بیرون زده است.
راننده با حرارت در مورد خبری که از رادیو شنیده بود با مسافر صندلی جلو صحبت میکرد که: پدرسوختهها نگذاشتند بنز وارد شود وگرنه ما هم به جای این ابوقراضه، الآن سوار بنز بودیم.
من که در صندلی عقب بسیار معذب بودم و هر آن نگران این بودم که شلوارم در برخورد با قسمتهای تیز در که رودری نداشت پاره شود، ناگهان از کوره در رفتم و از راننده پرسیدم: آقا، شما بنز دوست دارید؟
راننده در پاسخ با پوزخند گفت: این چه سوالیه، معلومه دوست دارم به جای این آشغالهایی که تولید میکنند، بنز سوار میشدیم.
گفتم: خب، من تو صنعت خودرو کار میکنم؛ اگر شما خودروهای تولیدی ما رو دوست ندارید و بنز میخواهید من هم راننده آلمانی میخواهم، نماینده مجلس آلمانی میخواهم، آموزش و پرورش، بیمه، جاده و بقیه چیزهای آلمانی میخواهم. نمیشه که فقط خودرو از آلمان بیاد و بقیه چیزها ایرانی باشه.
لحنم به حدی ناراحت بود که چند لحظهای سکوت در تاکسی حاکم شد و چون به مقصد رسیده بودیم و باید پیاده میشدم نتوانستم جواب راننده را بشنوم.
اما با گذشت سالها از آن زمان و علیرغم اینکه دیگر در صنعت قطعهسازی مشغول نیستم اما همچنان سر حرفم هستم.
پراید نسبت به سایر صنایع، سازمانها و ارگانها، خودروی بسیار باکیفیتی است. از شما میخواهم فارغ از احساسات به سؤال زیر پاسخ دهید:
اگر بخواهیم نسبت کیفیت پراید را با موارد و موضوعات زیر بسنجیم، چه معادلی برای آنها از نظر کیفی انتخاب میکنید (فرغون پایینترین و بنز بالاترین):
- وزارت بهداشت
- آموزش و پرورش
- آموزش عالی
- وزارت صنایع
- وزارت امور خارجه
- مجلس شورای اسلامی
- مجمع تشخیص مصلحت نظام
- …
سخن پایانی و جمعبندی نهایی
محصولات تولیدی هر کشور عصاره مردمان و نظام آن کشور هستند.
برآیند آلمان میشود: بنز، ب ام و، فولکس، پورشه، بایر، هنکل، زیمنس، بوش، بایرن مونیخ و…
برآیند کره جنوبی میشود: کیا، هیوندای، سامسونگ، ال جی، دوو و…
برآیند ژاپن میشود: تویوتا، نیسان، هوندا، میتسوبیشی، سونی، پاناسونیک و…
برآیند آمریکا میشود: بوئینگ، جنرال موتور، فورد، کرایسلر، جنرال الکتریک، آمازون، گوگل، اپل، مایکروسافت و…
برآیند ایران چه میشود؟
به نظر من خودروی پراید عصاره باکیفیت ایران است، نسبت به آنچه می بایست برآیند ایران باشد.
دکترین پراید به موضوع مهم زنجیره تأمین و توسعه پایدار اشاره میکند؛ به این معنی که امکان توسعه تکبعدی در یک موضوع امکانپذیر نیست. تا کل زنجیره تأمین همسطح نشوند و با هم رشد نکنند، نباید انتظار تغییر و ارتقای کیفی محصولات و خدمات را داشت.
حتی اغراق نیست اگر بگوییم برای داشتن خودرویی با کیفیتتر از پراید، همه ارکان کشور باید دست بهکار شوند. تک تک شهروندان یک کشور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در کیفیت خودروی تولیدی کشور تاثیرگذارند.
پینوشت:
- این مطلب در پی اثبات چیزی نیست؛ فقط سعی دارد از مخاطب بخواهد از زاویه دید نگارنده به موضوعات پیرامون خود نگاه کند.
- لطفاً مقاله «سندرم رادیاتور رنو ۵ و خودروسازی!» را هم در همین زمینه مطالعه بفرمایید.